به سوی فهم فناوری نرم (۸)
بسم الله الرحمن الرحیم
به سوی فهم فناوری نرم (۸)
با یک مُرور نظام یافته در ادبیات موضوع سازه مفهومی فناوری؛چه از منظر مبانی نظری و چه از دید مبانی تجربی،به این واقعیت برمی خوریم که تا همین اواخر،تعریف و تصویری که از مفهوم فناوری در ذهن ها وجود داشت،بیشترجنبه عینی،ملموس و سختِ فناوری، مبتنی بر علوم طبیعی بود.ولی با ورود مطالعات وبررسی های دقیق تر در یک سیر تاریخی، علاوه بر جنبه سخت فناوری مبتنی بر کنترل طبیعت بر پایه علوم طبیعی،جنبه هایی دیگر از فناوری، مبتنی بر کنترل ذهن،روان و رفتار بر پایه علوم انسانی،هنر و فلسفه در قالب فناوری نرم مطرح گردید. برخی مسائل که انسان ها بعد از قرن بیستم با آن روبرو هستند از جمله استفاده انحرافی از فناوری و تخریب فضای زندگی انسان، ما را به بازاندیشی به این موضوع وا می دارد که در درک و کاربست فناوری تاکید زیادی بر بازسازی و سلطه بر طبیعت کرده ایم، ضمن اینکه فناوری های دربرگیرنده انسان و رفتارهای انسانی را نادیده گرفته ایم.
فرانسین بیکن [1](1521-1626)، فیلسوف انگلیسی که به خاطر جمله معروف “دانش قدرت است” مشهور است، بر این باور بود که اگر دانش آن دورانِ یونان برای یافتن مهربانی و زیبایی صرف می شد و دانش قرون وُسطی صرف تعقیب باورها می شد، آنگاه دوران سوم دانش، دورانی بود که می توانست قدرت سلطه انسان بر طبیعت را تضمین کند. بیکن می اندیشید:
تسلط انسان بر امور (چیزها) به علم و فناوری بستگی دارد. انسان فقط به واسطه اطاعت از طبیعت می تواند آن را تحت کنترل خود در آورد. می توان گفت منظور از کنترل طبیعت این است که باید از طبیعت یاد بگیریم و خود را تسلیم آن کنیم و سپس آن را کنترل نماییم؛ دانش فناورانه انسان های مدرن، نحوه برخورد، درک و دستکاری طبیعت است (نقل شده در هوندا 1975).
پر واضح است که نظریه بیکن این ایده را می پذیرد که ” فناوری، سلطه بر طبیعت را میسّر می سازد”.
در قرن هجدهم، دنی(س) دیدِرو [2](1713-1784) فیلسوف فرانسوی و سردبیر دانشنامه ای معروف و سِتُرگ عنوان کرد که، فناوری مجموعه ای از ابزارها و مقررات مختلفی است که برای یک مقصود مشترک ساماندهی می شوند (سانگ 1984).
فردریش دسائور [3]آلمانی (1881-1963) سه ویژگی اساسی فناوری را شناسایی کرد. وی گفت فناوری باید مطابق قوانین طبیعت باشد، با یک هدف و مقصود مشترک و خلاق کار کند (همان منبع).
در اویل قرن بیستم، جامعه آکادمیک ژاپن شروع به بحث بر سر مفهوم فناوری کرد. توساکا جون [4]رئیس انجمن تحقیقات ماتریالیسم ژاپن که در سال 1932 تاسیس شد، فناوری را به فناوری نظری و فناوری مادّی دسته بندی کرد. فناوری نظری مشتمل بر وجود ذهنی فناوری نظیر مهارت و هوش است و فناوری مادّی شامل ابزارهایی است که وجود عینی و ملموسِ فناوری را تشکیل می دهند؛ مانند ماشین آلات و اَدَوات. با این حال، جون نیز تصور می کرد که فناوری نظری فقط وسیله ای برای وجود ذهنی فناوری مادی بوده و فی نفسه یک فناوری واقعی نیست.
برخی محققان در آن زمان که با مفهوم نظری و مفهومیِ فناوری به عنوان ابزار تولید مخالف بودند، باور داشتند که حتی خود کارل مارکس [5]نیز فناوری را این گونه تعریف نکرده و در واقع بسیار شبیه تفکر افرادی مانند نیکولای بوخارین [6]بود که از مفهوم فناوری به منزله سازوکار حمایت کردند. به عنوان مثال،هاروکی آیکاوا [7]خاطرنشان کرد که مفهوم فناوری باید به سه دسته تقسیم شود: مفهوم برگرفته از علوم طبیعی؛ علوم اجتماعی و فلسفه. از منظر علوم اجتماعی، فناوری، ابزارِ کار موجود در طول فرآیند تولید است (آیکاوا 1941). دانشمند ژاپنی دیگری در این گروه به نام میتوسو تاکیا [8]فناوری را این گونه بیان کرده: “فناوری، بکارگیری آگاهانه قوانین عینی در خلال روند تولید است” (تاکیا 1968). از آن زمان به بعد، برخی افراد جامعه فلسفی ژاپن شروع به انجام تحقیقات جدّی درباره فلسفه فناوری تحت لِوای کلّی این مکتب فکری کرده اند.
در دهه 1960، اِریک جانش [9]یکی از مشاوران سازمان همکاری و توسعه اقتصادی[10] که در زمینه کُلّی پیش بینی فناوری کار می کرد، نقش مهمی در بحث جاری پیرامون تعریف فناوری ایفا کرد. جانش خاطرنشان کرد که فناوری عبارت است از بکارگیری آگاهانه مواد، علم و علوم رفتاری، به گونه ای که فناوری نیز دربرگیرنده همه ابزارهای شیوه های طبّی کُهَن، کشاورزی، کسب و کار و سایر زمینه ها از جمله سخت افزار و نرم افزار باشد (جانش 1968).
اف. آر. بِرَدبِری[11](1920-2012) در کتاب خود با عنوان اقتصاد توسعه فناوری اشاره به این مطلب می کند که فناوری، راه انجام کار است و ارزش های توسعه فناوری بسته به بهبود روش های استفاده ما از منابع برای ارضای نیازهای انسان است (ویلیامز 1979).
فرهنگ لغات اقتصادی ژاپنی یوهیکاکو[12] که در سال 1979 چاپ شد، فناوری را به صورت ذیل تعریف می کند: “فرآیند تامین ابزارهای بهتر در استفاده از طبیعت به منظور توسعه و بهبود زندگی انسان. تقریباً دو توضیح برای فناوری وجود دارد: کاربرد آگاهانه قوانین عینی و مجموعه ابزارهای کار”.
در نسخه چینی 1985 دانشنامه کوتاه بریتانیکا، فناوری به عنوان ابزار یا فعالیت های بکارگیری شده توسط انسان ها برای تغییر یا اداره محیط خارجی تعریف شده است.
در سال 1990، موسسه تحقیقاتی نومورا[13] در ژاپن سند مهمی به نام راهبرد برای فناوری در سال 2000 منتشر کرد. این سند توجه را به جریان فناورانه علوم انسانی جلب می کند و خاطر نشان می کند که تغییرات در تعریف و پوشش فناوری، ناشی از جهت گیری توسعه های فناوری در دهه 1990 است. اگر فناوری سخت بر مبنا و متمرکز بر علوم طبیعی مانند فیزیک و شیمی بود، آنگاه روند قرن بیست و یکم باید در جهت فناوری نرم و بر پایه علوم انسانی باشد. فناوری سخت با هدف تبدیل اشیای طبیعی به محصولات مصنوعی همان فناوری کنترل شی است. فناوری پیشرفته آینده همان فناوری کنترل و فرماندهی ذهن انسان و فناوری مدیریت گروه یا سازمان خواهد بود که بر مبنای روان شناسی است.
مورخ انگلیسی علم و فناوری، چارلز جوزف سینگر[14]، فناوری را در اثر بسیار مهم خویش با عنوان تاریخچه فناوری این گونه تعریف می کند: فناوری جمع مهارت، هنر، پیشه وری و دانش است که انسان به واسطه آن می تواند از تعداد بیشماری مواد خام و انرژی که در طبیعت ذخیره شده مطابق با میل خویش نفع ببرد (نقل شده در ویلیامز 1979).
هَزِل اَندِرسون [15]مولف کتاب ساخت دنیای بُرد – بُرد و موسس رسانه بازارهای اخلاقی از تعریف گسترده از فناوری استفاده کرد: : “دانش انسانی به کار گرفته شده برای مقاصد انسانی” (اَندِرسون 2002). وی طراحی سیستم های اقتصادی و سیاسی، نرم افزار و امنیت اجتماعی. را در زمره فناوری می داند.
از مرور نظام یافته پیشین انگاره ها درباره فناوری که دوران ها و تنوعی از فرهنگ های مختلف را پوشش می دهند می توانیم به نتایج ذیل برسیم:
- مفهوم فناوری در حال تکامل از فناوری سخت به فناوری نرم است.
- در سراسر تاریخچه طولانی مباحث رسمی پیرامون مفهوم فناوری، تقریباً همه مفسران و تحلیگران مهم، ابعاد نرم فناوری (نظام های مقرراتی مانند تکنیک ها، رویکردها، برنامه ها و فرآیندهای فعالیت ها، هنر و مانند آن) را به عنوان بخشی از تعریف فناوری علاوه بر ابعاد سخت فناوری (ابزارها، ماشین آلات و تجهیزات و سایر ادوات کار) لحاظ کرده اند. فناوری اِکتساب افلاطون نمونه ای از فناوری نرم و بُعدی از ابعاد فناوری است که در طبقه بندی اِریک جانش به عنوان کاربرد علوم رفتاری قلمداد می شود. همان طور که موسسه تحقیقاتی نومورا خاطر نشان کرد، فناوری سخت همان فناوری کنترل ماده است، در حالی که فناوری پیشرفته آینده، فناوری کنترل و سلطه بر ذهن انسان بر مبنای روان شناسی و فناوری مدیریت گروه یا سازمان ها خواهد بود.
- با این وجود، پس از انقلاب صنعتی، مفهوم فناوری موجود در ادبیات به تدریج تکامل یافته تا مفاهیمی نظیر ابزار کنترل طبیعت، رابطه ابتکاری با طبیعت، مجموعه ابزارهای کار و ابزارهای تغییر یا کنترل محیط خارجی در آن گنجانده شوند. صدها کار تحقیقاتی پیرامون تاریخچه فناوری اکنون در شرق و غرب و به انواع زبان ها و با عناوینی مانند تاریخچه علم و فناوری، تاریخچه فناوری های مدرن، تاریخچه فناوری و پیشینه فناورانه منتشر شده است. تقریباً همه این آثار به نوعی منحصراً بر تحقیقات در علوم طبیعی و آنچه فناوری سخت می نامیم متمرکز هستند.
- این کانون توجه بدین خاطر ایجاد شده که در طول دوره صنعتی شدن، تولید مواد نقش حیاتی در اقتصاد ایفا می کرد و علوم طبیعی و فناوری با شکل پذیری به عنوان حامل آن سهم بسزایی در بهبود بهره وری مواد داشتند. به ویژه در دو قرن گذشته، اختراع و بکارگیری گسترده فناوری های جدید مانند موتور بخار، فناوری برق، فناوری فولاد، مهندسی شیمی، تلفن، ارتباطات بی سیم، فرستنده ها، رایانه، مدارهای مجتمع بزرگ مقیاس باعث بوجود آمدن انقلاب های فناوری شده که به نوبه خود توسعه بهره وری را ارتقا بخشیده و شرایط بقا و سبک زندگی انسان را دچار تغییر و تحول کرده اند. بنابراین درک انسان از دانش به سمت دانش مبتنی بر علم؛ قواعد، رویکردها و ابزارها متمایل شده (که در خلال فرآیند حل مساله در تولید مواد و با بکارگیری دانش علوم طبیعی ایجاد شدند) که معمولاً فناوری نامیده می شوند؛ کانون توسعه فناوری نیز به سمت استفاده و تغییرشکل طبیعت تمایل یافته است.
- تعاریف معاصر از فناوری در فرهنگ لغات به طور معمول آن را به گونه ای تعریف و بدان اشاره دارند که بر بهره گیری و تغییر طبیعت تاکید داشته باشد. به عنوان مثال، دیکشنری چینی مدرن، اصطلاح فناوری را ” تجربه و دانش در فرآیند بهره گیری و بازسازی طبیعت”، اصطلاح “انقلاب فناوری” را انقلاب کامل فناوری تولید و اصطلاح “نوآوری فناوری” را بهبود در فناوری تولید (مثلا در فرآیند تولید قطعات ماشین آلات” تعریف می کند. فرهنگ لغات علوم اقتصادی که توسط انتشارات یوهیکاکو[16]ی ژاپن چاپ می شود فناوری را ابزارهای بکار گرفته شده برای بهره مندی و استفاده از طبیعت تعریف می کند.
به هر تقدیر،در یک سیر تاریخ علم وفناوری،یک تغییر پنجره نگاه تکمیلی در تعریف و طرز تلقی از مفهوم فناوری در قامت فناوری سخت و نرم مشاهده می کنیم.
مهدی حمزه پور
- دکتری مدیریت از دانشگاه علامه طباطبایی (ره)
- عضو هیات علمی گروه علوم تصمیم و سیستم های پیچیده دانشکده مدیریت دانشگاه امام صادق (ع)
- مدیر اندیشکده فناوری نرم دانشگاه امام صادق (ع)
[1] Francis Bacon
[2] Denis Diderot
[3] Friedrich Dessauer
[4] Tosaka Jun
[5] Karl Heinrich Marx
[6] Nikolai Bukharin
[7] Haruki Ayukawa
[8] Mitsu takia
[9] Eric Jansh
[10] Organization for Economic Cooperation and Development
[11] Ray Douglas Bradbury
[12] Yuhikaku
[13] Nomura
[14] Charles Joseph Singer.
[15] Henderson
[16] Kabushiki-gaisha Yūhikaku
دیدگاهتان را بنویسید