به سوی فَهمِ فَناوریِ نَرم (۲۱)
باسمه تعالی
به سوی فَهمِ فَناوریِ نَرم (۲۱)
سه گانه کرونا، مصونیت سازی تولید و صنایع نرم
دکتر مهدی حمزه پور
دانشیار گروه علوم تصمیم و سیستمهای پیچیده دانشکده مدیریت دانشگاه امام صادق (ع)
دبیر کارگروه نخبگان مرکز بررسی های استراتژیک ریاست جمهوری
مدیر اندیشکده فناوری نرم دانشگاه امام صادق (ع)
بُروز و ظهور پدیده پیچیده، چندسطحی، مرموز و مُبهم کرونا، جهان را زیر و رو کرد و از عُمقِ جان، سازه مفهومیِ تحوّل بنیادین را در تمام شئونات زندگی تجربه کردیم و تجربه می کنیم و تجربه خواهیم کرد. به دیگر سخن، عمق و گستره این پدیده عجیب و ناشناخته و همه گیر به گونه ای است که می توان قبل، حین و بَعد این ابَرمساله را به سه مقطعِ تطوّریِ پیشاکرونا، حینا کرونا و پساکرونا تقسیم کرد و به تحلیل، تبیین و پیش بینی مسائل اقدام کرد. بدون شک یکی از آثار دو وجهی کلانِ تهدید و فرصت کرونایی، تاثیر شدید آن بر اقتصاد جهانی و به تبع آن مقوله مهمِ تولید و کسب و کار است. با رصد دقیق راهبردی و عملیّاتی تاثیر این پدیده بر نوع تولید و کسب و کارها متوجه می شویم که اقتصاد سخت و به تبع آنها تولیدات و کسب و کارهای سخت به شدت آسیب دیدند و خواهند دید و بی تردید شرایط کرونایی و پسا کرونایی برای این دسته مذکور تهدیدی غیر قابل انکار است. لازم به ذکر است که همین شرایط کرونایی برای اقتصاد نرم و تولید و کسب و کارهای نرم فرصتی ناب و کم نظیری را ایجاده کرده است که به روشنی قابل احصاء و برآورد دقیق است. نرم شدن اقتصاد را می توان به منزله یک پدیده نرم از کل اقتصاد تعریف کرد و زمانی رخ می دهد که ارزش افزوده ایجاده شده توسط عوامل نرم (ناملموس) مازاد بر ارزش افزوده ایجاد شده توسط عوامل سخت (ملموس) در فعالیت های اقتصادی باشد. تغییر پارادایم جهانی اقتصاد و به تبع آن تولید، صنعت و فناوری از محیط سخت به محیط نرم شرایط جدیدی را برای تولید کننده ها و کسب و کارها در مواجهه با شرایط تحمیلی کرونایی بوجود آورده است. به تعبیری در حال تجربه انتقال مشهود و ملموس از جهانِ سختِ پیشا کرونایی، به سرعت و شدت بالا، به جهانِ نرم کرونایی و پسا کرونایی هستیم. عدهای از اندیشمندان حوزه فنّاوری اعمّ از مهندسی و مدیریت فناوری؛ فناوریها را به دو دسته «فناوری سخت[1]» و «فناوری نرم[2]» تقسیم میکنند.آنها علم را از جنس دانایی[3]، عرفان را ازجنس دارایی[4] و فناوری را از جنس توانایی[5] میدانند. به بیانی دیگر، فناوری را میتوان با عبارت «توانایی تبدیل ورودی معیّن به خروجی مطلوب» یا «توانایی کسب خروجی مطلوب از ورودی معیّن» تعریف کرد. حال اگر در تعاریف فوق؛ ورودی مورد نظر فاقد «اراده و هوشمندی» باشد؛ مانند مواد اولیه؛ تجهیزات؛ سلول و …؛ میتوان از آن فناوری به فناوری سخت تعبیر کرد. اما چنانچه ورودی در تعریف فناوری؛ دارای «اراده یا هوشمندی» باشد (مانند فرد؛ شرکت؛ سازمان؛ نهاد و …) میتوان از آن فناوری به فناوری نرم تعبیر کرد. در فناوری سخت به طورمعمول ، محصول فناورانه مانند تجهیزات، دارو و مواد پیشرفته و …، قابل لمس[6] است؛ اما در مقابل، فناوری نرم، محصولات فناورانه غیرقابل لمس[7] است. تواناییهایی چون واکاوی شخصیت افراد با استفاده از داده کاوی[8] و متن کاوی[9] شبکههای اجتماعی؛ تعیین حوزههای علاقمندی افراد با استفاده از موتورهای جستجو؛ طراحی سازوکارهای خودکنترلی پیشگیری از جرم یا تخلّف؛ جلب اعتماد دیگران برای دستیابی به هدف؛ توانایی ایجاد کودتا یا انقلاب های رنگین؛ توانایی ترویج شایعه در سطح وسیع؛ توانایی ایجاد انگیزش در مدیران برای موفقیت سازمان؛ جنگ روانی؛ لابی و مانند آن، نمونه هایی از فناوری نرم هستند که شاید به طور طبیعی در فرآیندهای تولید؛ انتقال؛ توسعه؛ انتشار و تجاری سازی فناوری های سخت و مسائل اقتصادی؛ اجتماعی و فرهنگی جامعه مورد استفاده قرار میگیرند؛ اما به طور طبیعی مبنای دانشی اینگونه فناوریها به صورت ضمنی[10] در ذهن افراد قرار دارد و استخراج ، تدوین ، تعمیم و تطبیق آن با مسائل موجود و مشکلات روز جامعه ضروری میباشد. بنابراین :
فناوري نرم يك پارادايم فناورانه ي نوین است كه نگرش و مدل های ذهنی تک تک ما را نسبت به فضای مدیریت، رهبری، کارآفرینی، تجارت، امنیت، دفاع، صنعت، آموزش، پژوهش و…..تغییرداده است.
البته این حرکت و انتقال پارادایم اقتصادی، صنعتی، تولیدی و فناوری از سخت به نرم از سالها پیش از شرایط کرونایی شروع شده بود؛ لکن در این وضعیت اخیر کوویدِ ۱۹، سرعتِ جهش وارِ ملموسی به خود گرفت. لازم به یادآوری است که در قرن بیست و یکم، انسان ها وارد عصر توسعه یکپارچه علوم انسانی، علوم اجتماعی و علوم طبیعی شده اند؛ بنابراین، مفهوم اقتصاد، صنعت و تولید دچار دگرگونی شده و به ویژه فناوری در حال تغییر از فناوری با زمینه محدود به فناوری با زمینه گسترده و از فناوری سخت به فناوری نرم است. ما به عصری رسیده ایم که در آن توسعه علوم نرم و فناوری نرم باید شتاب بگیرد. فناوری نرم نوعی فناوری است که از دیدگاه ها و زوایای مختلفی مانند اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی، فلسفی و هنری حاصل می شود. تحقیقات فناوری نرم برای بازاندیشی و تامل بر چالش های بیشمار پیش روی بشر بسیار سودمند است و می تواند در نظام های فرهنگی مختلفی جای گرفته و توسعه پایدار و تحقیقات میان رشته ای را ترویج دهد تا به آگاهی های گسترده و راهکارهای اثربخش برای حل مسائل جهانی، ملّی، سازمانی و فردی دست یابیم. اکنون یکی از پُررمز و رازترین شوک های عالَم گیر را تجربه می کنیم.َ ابَر مساله ساخت نایافته کرونا تحولّی بنیادین را در سبک و سازِ زندگی مخلوقات جهان، از جمله انسان بوجود آورده است. انسانی که بی مهابا اکتشافات حیرت انگیز و خیره کننده فناوری را در اکثر موارد در خدمت مَطامعِ نفسانی خویش قراداده و در عمل، گوهر ارزشمند وجودی خویش را به مسلَخ برده است. انسانی که مذبذب وار در انتظار جهانِ پساکرونایی است تا از رهگذر این فرصت تاریخی بی نظیر بتواند خستگی عمیق فکری، جسمی، روحی، روانی و رفتاری خود را به دَر کند و در افقی نو و جهانی تحوّل یافته، خویشتنِ اصیل خویش را بیابد. بی هیچ مُداهنه ای، جهانِ کرونا دیده حال و پساکرونای آینده، جهان فرهنگی[11] و به تعبیری جهان نرم[12] است و قدرت حقیقی کشورها درسایه قدرت نرم[13] برآمده از برتری در رقابت های فرهنگی[14] در بستر صنعت نرم فرهنگی[15] می باشد.به دیگر سخن، پدیده پیچیده و چند سطحی کرونا به عنوان مهمان ناخوانده موجب تسریع در تغییر پارادایم یا پنجره نگاه از اقتصاد، تولید و فناوری های سخت، که بهره وری صِرف فنّی و مالی را هدفگذاری کرده است، به اقتصاد، تولید و فناوری های نرمِ هویّت آفرین و فرهنگ محور شده است. حال، مساله اصلی اینجاست که برای مصون سازی صنعت و تولید در این شرایط چه باید کرد؟
پاسخ سوال با توجه به دیباچه بحث روشن و واضح است؛ حرکت به سمت سیاستگذاری، خط مشی گذاری و راهبرد چینی در زمینه حمایت، ترویج و تسهیل تولید و کسب و کارهای نرم و گسترش صنایع فرهنگی و خلّاق می باشد که از قضا این دسته از صنایع و کسب و کارها درسایه فرصت کم نظیر بوجود آمده برایشان
درآمدهای بالایی را برای خود کسب کرده اند که هرگز در این مقیاس قابل تصّور و شمارش نبود. صنعت به اصطلاح نرم، صنعتی است که در آن فناوری نرم، فناوری محوری می باشد، بر خلاف بخش های صنعتی که فناوری سخت را فناوری محوری می دانند. تا امروز، در قاموس مدیریت صنعتی، همه بخش های تولید غیرمادّی در مجموع صنایع خدماتی شناخته می شوند. با این حال، نرم شدن کلّ صنعت نه تنها تغییراتی در خودِ صنعت خدمات ایجاد کرده، بلکه برخی صنایع جدید نیز به مفهوم سنّتی فراتر از بخش خدمات و حتی مقوله صنعتِ خدمات عمل می کنند. در عین حال، ارزش افزوده ایجاد شده توسط صنایع مرتبط با فرهنگ، سرگرمی، نرم افزار، اطلاعات و ارتباطات به مراتب بیشتر از صنعت تولید سخت است و مقیاس و گستره آن با نرخ هشدار دهنده ای افزایش می یابد. این صنایع به طور روزافزون به نیروی محرّکی برای توسعه اقتصادی، اجتماعی و فناوری تبدیل می شوند و در عین حال در کنار صنعت تولید پیشرفته، به رُکن مهم اقتصاد دانشی تبدیل شده اند. در حال حاضر، اصطلاح صنایع خلّاق به طور متداول در پیشنهادات خط مشیِ جامعه کسب و کار، دانشگاه ها و دولت به چشم می خورد و به نقطه رشد اقتصادی جدیدی تبدیل شده که کشورهای مختلف در حال تمرکز بر روی آن هستند. صنایع خلاق آن دسته از صنایعی هستند که خاستگاه شان خلّاقیت، مهارت و استعداد فردی است و پتانسیل تولید ثروت و اشتغال را از طریق ایجاد و بهره برداری از مالکیت فکری و ذهنی دارند. صنایع به اصطلاح خلاق در واقع بخشی از صنایع نرم هستند، ولی فعال ترین بخش صنعت فرهنگی و صنعت خدمات فکری در بین صنایع نرم نیز می باشند. اخیرا افراد بسیاری مجذوب چشم انداز صنایع خلاق شده اند، زیرا کشف کرده اند که پدیده های نرم مثل اهداف نرم نیز می توانند تولید ثروت کنند. در نتیجه افراد تمایل به صَرف انرژی و پول بیشتر در تحقیقات، بهره برداری و توسعه صنایع خلاق پیدا کرده اند. این پدیده حاکی از آن است که با توسعه صنایع نرم معاصر، تولید دارایی های ملموس و غیرملموس ارزش به مراتب بیشتری ایجاد می کند و افراد به طور روزافزون تمایل به پرداخت هزینه برای به دست آوردن بهره وری یا راهکار مولّد در این زمینه های غیرمادی پیدا می کنند.در واقع، اگر به ریشه موضوع پی ببریم، بسیاری از صنایع سخت از جمله صنایع فناوری پیشرفته نیز از ایده های خلاق به وجود آمده اند. به هر ترتیب، تغییر در ارزش ها و نرم شدن کلی اقتصاد که در طول قرن اخیر شروع شد انواع جدید حل مساله را محقق کرده که با الگوهای مصرف جدید، مدل های کسب و کار نوین، سبک های زندگی جدید، انواع جدید سرگرمی و فراغت، الگوهای کار جدید و مفاهیم جدید سروکار دارند و می توانند فرصت های کسب و کار خوبی فراهم کنند.در نتیجه، این تغییرات منجر به پیدایش بسیاری از ایده های خلاق شده و توسعه صدها شرکت و حتی تجارتی را به دنبال داشته که مفاهیم و ایده های جدید را به یک صنعت ارائه می کند و صنعت ایده نامیده می شود. این زمینه ظهور صنایع خلاق شگفت انگیز است. به طور خلاصه، بهره برداری از بازار و فرآیند عملیاتی حرکت از ایده به ارزش آفرینی از نوع فناوری نرم است و فرایندهای نوآوری با توجه به مقوله های مختلف فناوری های محوری صنایع خلاق را شکل می دهند. صنعت ناملموس، نام دیگری برای صنعت خلاق است که دامنه گسترده تری دارد.می توان گفت صنایع خلاق بخشی از صنایع نرم هستند که دارای گستره بیشتری می باشند. خیزش کنونی صنایع خلاق در واقع یک خوشه صنعتی نرم است که به صورت ادواری در کنار دور جدیدی از رونق نوآوری در مدل کسب و کار ظهور می یابد و این خوشه صنعتی که در این چرخه پدید آمده عمدتاً با محوریت فرهنگ و هنر است. بنابراین توصیه و پیشنهاد جدّی به حکمرانان، سیاستگذاران، خط مشی گذاران، راهبرد چینان و مدیران اجرایی کشور برای برون رفت از آثار منفی شرایط کرونایی بر فضای تولید و کسب و کار و به نوعی مصون سازی آنها، اولویت دهی به تولید و صنایع نرم است که این نوع از تولید و صنعت، به علّت درون زا بودن از جهت تولید و برون زا بودن از جهت صادرات، به سیاست کلان اقتصاد مقاومتی بسیار نزدیک و منطبق است. از طرف دیگر، این نوع از تولید و صنعت، به شدت وابسته به سرمایه های انسانی خلاق و نوآور در کنار دارا بودن ذخیره های ناب و بی نظیرِ فرهنگیِ اصیل و تمدّنی کُهن و غنی می باشد که همه این عوامل به صورتی جامع و متعالی در کشور ما وجود دارد و در عمل زمینه های تحقّق و شکوفایی کامل در زمینه تولیدِ ثروت پاک، همزمان با حفظ و ارتقای فرهنگ عمومی در حد کامل و کمال وجود دارد.
[1] Hard Technology
[2] Soft Technology
[3] Wisdom
[4] Asset
[5] Ability
[6] Tangible
[7] Intangible
[8] Data Mining
[9] Text Mining
[10] Tacit
[11] Cultural World
[12] Soft World
[13] Soft Power
[14] Cultural Competition
[15] Cultural Soft Industry
دیدگاهتان را بنویسید