به سوی فهم فناوری نرم (۳۲)
به سوی فهم فناوری نرم (۳۲)
فَناوَریِ نَرمِ شَهروَندی
دکتر مهدی حمزهپور
حُکمرَواییِ مردم پایه، عاقلانه ترین، عادلانه ترین و محبوب ترین نوعِ حکمرانیِ حکومت هاست که تا سالیان اخیر دسترسی به این نوع از اداره کشورها اَمری دست نیافتنی و در حَدِّ آرزو و شعار باقی مانده بود و رابطه مردم و حاکمیت، رابطه ای یک سویه و بدون مشارکتِ مستقیم مردم تعریف شده بود. این سبک و سیاق از حکمرانی دارای ضعف های عمیق و بنیادینی چون تَورّم انبوهی از قوانین ضعیف، متعارض، متناقض و ناکارآمد و بسته بودن پنجره های مشارکت حقیقی و واقعیِ فکری و اجرایی مردم در امور گوناگون و ایجاد بستر مناسب انواع و اقسام فساد و رانت را با خود به همراه آورده است. با ورود به عصر فناوری اطلاعات و ارتباطات، رابطه مردم و حاکمیت تغییر شکل پیدا کرده است و به نظر می رسد حُکمرَوایی در عرصه دیجیتال و یا به عبارتی حاکمیتِ باز، راه میانبُری برای تحقق مشارکتِ مستقیمِ مردم در خَلق سیاست، خط مشی و تصمیم در سطوح میانی و بالای تصمیم گیری کشورها باشد. به عبارت دیگر؛ همانطور که در عرصه فناوری اطلاعات و ارتباطات از نسل وبِ یک به نسل وبِ دو و در آینده نزدیک به وبِ سه، تغییر پارادایم و اثرات شگفت انگیز و اثرگذار آنها را شاهد هستیم، در عرصه حُکمرانی نیز شاهد این تغییرِ نَسل از حاکمیتِ یک به حاکمیتِ دو و چه بسا حاکمیتِ سه خواهیم بود. وب یک به نسلی از اینترنت گفته می شود که در آن صاحبان پایگاه های اینترنتی مطالب خود را منتشر می کنند و مردم فقط نظاره گر هستند. اما وب دو که انقلابی در شبکۀ اینترنت به شمار می رود، مشارکت ِگستردۀ مردم در تولید محتوا را میسّر ساخته است .فناوری نَرمِ شهروندی دُرست در همین جا تعریف می شود؛ یعنی حُکمرانی به کمک مستقیمِ مردم در عصر و زمانه دیجیتال و فناوری اطلاعات و ارتباطات. فناوری شهروندی در دسته فناوری های نَرم قرار می گیرد؛ چراکه در این نوع فناوری، هدف اصلی، ارائه مفهومِ ذهنیِ جدید از سَبکِ اداره مردم محورِ کشورها و حل و فصل مسائل عمومی به کمک انواع فناوری های اطلاعاتی و ارتباطاتی است.
به دیگر سخن، انواع فناوری های سخت در خدمت فناوریِ نَرم ِچابُک سازی امور حاکمیت قرار می گیرد و همانطور که پیشتر عرض کردم، با توجه به عدم انفکاک بین فناوری های نرم و سخت در عمل، اگر فناوری سخت در خدمت محتوا و پیام قرار گیرد و به عبارتی غلبه اصلی و خروجی فرآیند، از آنِ محصولِ ناملموسِ محتوا، مانند سبک و شیوه حکمرانی، باشد، از آن تعبیر به محصول و فناوری نرم می شود. البته باید توجه داشت که صِرفِ توسعه ابزارها و تجهیزات ارتباطاتی و اطلاعاتی منُجَر به تاثیر بیشتر در نتیجه تعامل حاکمیت و مردم نخواهد شد؛ بلکه این سَمت و سویِ نگاهِ حاکمیت و باور عمیق و حقیقی به ساختاردهی و حل مسائل عمومی کشورها با مشارکت مستقیم همزمان و پیوسته حاکمیت و مردم است که تعامل پذیری بین دولت و مردم را رقم خواهد زد که این خود، ضرورت تحول عمیق و نه سطحی در رویّه های انجام کارها و یا بهینه سازی در سَبکِ حُکمرانی و سیاستگذاری کشورها را می طلبد.
سِیرِ تَطوّر موضوعی و مفهومی تحوّل در شیوه حکمرانی در عصر فناوری های نوین و نوظهور از سازه های مفهومیِ دولت الکترونیک آغاز و سپس به دولت مشارکتی و اکنون به حاکمیت باز به عنوان راهکارهای نوین چابک سازیِ حاکمیت از طریق فناوری نرم شهروندی رسیده است که کلیدواژه هایی مانند شفافیت، داده حاکمیتی باز و مشارکت، این مفاهیم را معنادار می کنند. در واقع، فناوری نَرمِ شهروندی، حُکمرواییِ مشارکتی ِشفاف با استفاده از داده و نوآوری باز توسط افرادی خارج از دایره محدود بازیگران حاکمیتی که به توسعه ابزارهایی مبتنی بر فناوری های اطلاعات و ارتباطات برای رفع نیازهای عمومی و ارتقای مردم سالاریِ مستقیم می پردازند، می باشد و با توجه به وجود طیف زیادی از ابزارهای دیجیتال، طیف گسترده ای از فناوری های نرم شهروندی را نیز شاهد هستیم. در جهان پیچیدۀ امروز، داده های ورودی شهروندان منبع مهمی برای سیاست گذاری به شمار می رود. تصمیم گیری خوب نیازمند دانش، تجربه، دیدگاه و ارزش های عموم مردم است. اجرای تصمیمات مهم به رضایت، حمایت و هدایت شهروندان بستگی دارد.
درحقیقت، فناوری نَرمِ شهروندی، نوعی فناوری است که مداخله یا مشارکت مردم در توسعه قویتر را ممکن میسازد، ارتباطات شهروندان را تقویت میکند، زیرساخت حاکمیت را بهبود میبخشد و معمولاً صلاح عمومی را در نظر میگیرد. این فناوری شامل نرمافزارهای کاربردی شهروندی و سَکّوهایی میشود که از نهادها و موسسات وابسته به حاکمیت پشتیبانی میکنند و دیگر نرمافزارهایی که دستیابی به این اهداف را ممکن میسازند. ﻓﻨﺎوري ﺷﻬﺮوﻧﺪي ﺑﻪ ﻋﻨﻮان ﯾﮏ ﭘﺪﯾﺪه ﻧﻮﻇﻬﻮر، ﻣﺴﯿﺮ فرصت سازِ ﺟﺪﯾﺪي را ﭘﯿﺶ روي حُکمرَوایان ﻗﺮار داده اﺳﺖ ﮐﻪ ﻣﯽ ﺗﻮاﻧﻨﺪ ﺑﺎ اﺳﺘﻔﺎده از ﻇﺮﻓﯿﺖ ﻣﺮدم ﺑﻪ ساختارمندسازی و ﺣﻞ ﻣﺴﺎﺋﻞ پیچیده، بدتعریف، بدقِلِق وآشفته ﺧﻮد ﺑﭙﺮدازﻧﺪ.امروزه، با استفاده از فناوری های اطلاعاتی نوین، روش های جدیدی برای واگذاری وظایف حاکمیتی به مردم ایجاد شده که قدرت را، به جای افراد و طبقات ویژه، به صاحبان اصلی آن یعنی عموم مردم می سپارد. شفافیت و جمع سپاری در عرصه های گوناگون، نمونه هایی از مشارکت حداکثری مردم در ادارۀ مسائل عمومی حاکمیت است. اﯾﻦ روﯾﮑﺮدِ ﻣﮑﻤﻞ در ساخت و ﺣﻞ ﻣﺴﺌﻠﻪ، ﻋﻼوه ﺑﺮ اﯾﺠﺎد ﻓﺮﺻﺖ ﻫﺎي ﺑﺴﯿﺎر و ارﺗﻘﺎي راه حل ها، ﺑﻪ اﻓﺰاﯾﺶ ﺳﻄﺢ رﺿﺎﯾﺖ اﺟﺘﻤﺎﻋﯽ و ﺗﺒﺪﯾﻞ آن ﺑﻪ ﺳﺮﻣﺎﯾﻪ اﺟﺘﻤﺎﻋﯽ ﮐﻤﮏ ﺷﺎﯾﺎﻧﯽ ﻣﯽ ﮐﻨﺪ. ﺷﻨﺎﺧﺖ اﯾﻦ ﻣﻔﻬﻮم ﺑﻪ مدیران و حکمرانان اﯾﻦ ﻗﺪرت شناختی را ﻣﯽ دﻫﺪ ﺗﺎ ﻣﺮدم را در شناخت، طبقه بندی، ساختاردهی و ﺣﻞ ﻣﺴﺎﺋﻞ عمومی ﻫﻤﺮاه ﮐﻨﻨﺪ و ﮐﺸﻮرها را در ﻣﺴﯿﺮ رﺷﺪ، ﺗﻮﺳﻌﻪ و ﭘﯿﺸﺮﻓﺖ معنوی و مادّی و صَلاح ﻗﺮار دﻫﻨﺪ.
مهدی حمزه پور
- دکتری مدیریت از دانشگاه علامه طباطبایی (ره)
- عضو هیات علمی گروه علوم تصمیم و سیستم های پیچیده دانشکده مدیریت دانشگاه امام صادق (ع)
- مدیر اندیشکده فناوری نرم دانشگاه امام صادق (ع)
دیدگاهتان را بنویسید