به سوی فهم فناوری نرم (۵۹)
به سوی فهم فناوری نرم (۵۹)
آزمایشگاههای طراحی سیاست و سناریو به مثابه فناوری نرم
مقدمه
در جهانِ امروز که با شتابی فزاینده به سوی پیچیدگی، پویایی و ابهام پیش میرود، فرآیند تصمیمگیری در حوزه خطمشی عمومی بیش از هر زمان دیگری به رویکردهایی نوآورانه، کلنگر و انعطافپذیر نیاز دارد. بحرانهایی همچون تغییرات اقلیمی، نوسانات اقتصادی، پاندمیهای جهانی، و تحولات برقآسای فناوری، ضرورت بهرهگیری از ابزارهایی را نمایان میسازند که سیاستگذاران را در درک ساختاری مسائل، پیشبینی چندلایه پیامدها، و طراحی پاسخهای سازگار با عدمقطعیت یاری دهند. در این میان، آزمایشگاههای طراحی سیاست و سناریو بهعنوان یکی از اشکال برجسته «فناوری نرم»، در حال تبدیل شدن به پلتفرمهایی کارآمد برای مواجهه با این چالشهای پیچیدهاند.
فناوری نرم: بازتعریفی از ابزارهای غیرمادی تحول
پیش از پرداختن به چیستی و کارکرد آزمایشگاههای طراحی سیاست، ضروری است ابتدا مفهوم «فناوری نرم» را روشن کنیم. برخلاف فناوریهای سخت[1] نظیر ماشینآلات، سختافزارها یا تجهیزات فیزیکی که عمدتاً بر بهینهسازی کارکردهای مادی و مکانیکی تمرکز دارند، فناوریهای نرم[2] به مجموعهای از روشها، مدلها، فرآیندها، چارچوبها و رویکردهای غیرمادی اطلاق میشود که برای ارتقاء کیفیت تفکر، تصمیمسازی، حل مسئله، ارتباطات انسانی و همکاریهای بینسازمانی طراحی شدهاند. هدف این نوع فناوری، نه در افزایش توان فیزیکی، بلکه در ارتقاء ظرفیتهای شناختی، اجتماعی و نهادی نهفته است؛ ابزاری برای تبدیل پیچیدگی به فهمپذیری، و ابهام به اقدام.
ویژگیهای محوری فناوری نرم
فناوری نرم دارای خصیصههایی است که آن را به ابزاری منحصربهفرد در مواجهه با مسائل پیچیده و پویا بدل میکند. برخی از این ویژگیها عبارتاند از:
- غیرمادی بودن: فناوری نرم عمدتاً مبتنی بر دانش، الگوهای فکری، فرآیندها و متدولوژیهایی است که ماهیت فیزیکی ندارند.
- چندکاربردی و فرابخشی: این فناوری محدود به حوزهای خاص نیست و قابلیت انطباق و استفاده در زمینههای گوناگون—از سیاستگذاری گرفته تا آموزش، سلامت و نوآوری اجتماعی—را دارد.
- تمرکز بر انسان و تعاملات انسانی: هدف آن ارتقاء تواناییهای شناختی، خلاقیت، ارتباطات و همکاری جمعی است.
- مدیریت عدم قطعیت: از طریق چارچوبهای تحلیلی، به سیاستگذاران کمک میکند تا با ریسکها و ابهامهای آیندهنگرانه مواجه شوند.
- توانمندسازی در یادگیری و نوآوری: بستری فراهم میکند برای تجربهورزی، کشف و تولید راهحلهای خلاقانه.
در این چارچوب، فناوری نرم را میتوان به مثابه یک «رویکرد سیستماتیک» برای سازماندهی فکر و اقدام در نظر گرفت؛ رویکردی که ابزارهایی چون تفکر سیستمی، طراحی تفکر[3]، مدلسازی و شبیهسازی، تسهیلگری، و تحلیل سناریو را در دل خود جای میدهد.
آزمایشگاههای طراحی سیاست و سناریو؛ بستر نوآوری در حکمرانی آیندهنگر
آزمایشگاههای طراحی سیاست و سناریو محیطهایی تعاملی، تطبیقپذیر و مسئلهمحور هستند که با هدف توانمندسازی ذینفعان گوناگون—اعم از سیاستگذاران، کارشناسان، پژوهشگران، نمایندگان جامعه مدنی و بازیگران بخش خصوصی—طراحی شدهاند. این فضاها بستر «همآفرینی[4]» و «آزمایش[5]» راهحلهای سیاستی را در مواجهه با مسائل پیچیده و چندبعدی فراهم میسازند.
این آزمایشگاهها با بهرهگیری از طیفی از ابزارها، متدولوژیها و رویکردهای نوآورانه، فرایند سنتی خطمشیگذاری را—که معمولاً خطی، سلسلهمراتبی و از بالا به پایین است—به یک روند مشارکتی، انعطافپذیر، تکرارشونده و مبتنی بر شواهد و تجربه میکشانند.
در واقع، میتوان این آزمایشگاهها را «سکوی تمرین آینده[6]» تلقی کرد؛ فضایی که در آن سناریوهای ممکن آینده تحلیل میشوند، پیامدهای راهکارهای سیاستی شبیهسازی میگردند، و ایدهها بهصورت مداوم آزموده، ارزیابی و بازطراحی میشوند—تا راهحلهایی پدید آید که هم نوآورانه و هم واقعگرایانه باشند.
چرا آزمایشگاههای طراحی سیاست، مصداقی از فناوری نرماند؟
آزمایشگاههای طراحی سیاست و سناریو نه یک ابزار فیزیکیاند و نه یک نرمافزار دیجیتال؛ بلکه یک فرآیند تعاملی، شناختی و سازمانیافته به شمار میآیند که با تکیه بر اصول و روششناسیهای فناوری نرم، مسیر فهم، طراحی و تصمیمسازی را برای مسائل پیچیده هموار میسازند. از این منظر، آنها نمونهای برجسته از فناوری نرم در خدمت حکمرانی و خطمشیگذاریاند. دلایل این امر به شرح زیر است:
۱. بهرهگیری از متدولوژیهای شناختی و اجتماعی
این آزمایشگاهها از مجموعهای از رهیافتهای فکری و بینفردی بهره میبرند که هم درک سیستماتیک را تقویت میکنند و هم تعامل میان ذینفعان را تسهیل میسازند:
- تفکر سیستمی: برای تحلیل روابط علت و معلولی پیچیده، شناسایی الگوهای پنهان، و یافتن اهرمهای تغییر.
- طراحی تفکر: با تأکید بر همدلی، تعریف مسئله، ایدهپردازی، نمونهسازی و آزمایش، این متد به سیاستگذاران کمک میکند تا راهحلهایی خلق کنند که واقعاً پاسخگوی نیاز ذینفعان باشند.
- تحلیل سناریو: برای بررسی آیندههای محتمل و آمادهسازی برای شرایط نامطمئن.
- مدلسازی و شبیهسازی: برای پیشبینی پیامدها و ارزیابی فرضیهها بدون نیاز به اجرای پرهزینه.
- تسهیلگری مشارکتی: برای شکلدهی گفتوگوی سازنده و تولید دانش جمعی در میان گروههای مختلف.
۲. تأکید بر فرآیند و تعامل
بر خلاف رویکردهای سنتی که به «نتیجهمحوری» گرایش دارند، آزمایشگاههای سیاست بر فرآیند یادگیری جمعی و مشارکتی تأکید میورزند. ابزارهایی همچون کارگاههای طراحی، بازیهای جدی[7] و گفتوگوهای ساختاریافته، بستری فراهم میکنند که در آن دانش ضمنی بازیگران استخراج شده و به درک مشترک منتهی میشود.
۳. ارتقای ظرفیتهای انسانی
هدف این فناوری، جایگزینی انسان نیست؛ بلکه توانمندسازی شناختی و اجتماعی اوست. در این چارچوب، سیاستگذاران و تیمهای راهبری مهارتهایی مانند تفکر خلاق، تحلیل انتقادی، حل مسئله پیچیده و همکاری اثربخش را در عمل میآموزند و تمرین میکنند.
۴. کاهش ریسک و افزایش انعطافپذیری
با فراهم کردن محیطی برای آزمودن سیاستها پیش از اجرا—چه به صورت مجازی و چه با نمونههای اولیه—این آزمایشگاهها به کاهش هزینه، جلوگیری از شکستهای پرهزینه و افزایش انطباقپذیری سیاستها کمک میکنند.
اجزا و ابزارهای کلیدی آزمایشگاههای طراحی سیاست و سناریو
آزمایشگاههای طراحی سیاست و سناریو، با بهرهگیری از مجموعهای از اجزا و ابزارهای متنوع، محیطی انعطافپذیر و چندبعدی برای تفکر خلاق و تصمیمسازی جمعی فراهم میکنند. این اجزا در سه محور اصلی قابل دستهبندیاند:
۱. فضای فیزیکی و/یا مجازی
فضای آزمایشگاه باید از نظر طراحی، مشوق تعامل، خلاقیت و انعطاف باشد. این فضا میتواند شامل موارد زیر باشد:
- اتاقهای مجهز به تختههای بزرگ، ماژولهای متحرک و سطوح نوشتاری
- ابزارهای دیجیتال برای همکاری مجازی، همچون نرمافزارهای نقشهبرداری مفهومی، پلتفرمهای شبیهسازی یا تختههای مشترک آنلاین
۲. تیم تسهیلگری متخصص
کارآمدی آزمایشگاهها وابسته به وجود تسهیلگرانی است که توانایی مدیریت فرایندهای گروهی، ایجاد فضای مشارکت فعال، و هدایت جمعی به سوی تفکر ساختاریافته را دارند. این تیمها اغلب دارای تخصص در زمینههایی چون تسهیلگری، تفکر طراحی، روانشناسی شناختی و تحلیل سیاست هستند.
۳. ابزارها و روششناسیهای فناوری نرم
مجموعهای از ابزارها و متدولوژیهای بینارشتهای، زیرساخت شناختی آزمایشگاهها را شکل میدهند. این ابزارها عبارتاند از:
– تحلیل بازیگران و محیط
- نقشهبرداری ذینفعان[8]: شناسایی گروههای مؤثر، علایق، قدرت نفوذ و تعامل آنها با مسئله
- تحلیل تغییرات کلان[9] و عدم قطعیتهای حیاتی: درک نیروهای جهانی تحولآفرین و تعیین متغیرهای کلیدی آیندهساز
– ساخت آیندههای بدیل
- ماتریس سناریو[10]: طراحی سناریوهای متنوع بر پایه محورهای کلیدی عدم قطعیت
- نقشهراه[11]: طراحی مسیر تحقق سیاستها در افقهای زمانی مشخص
- داستانپردازی و طراحی سفر کاربر[12]: بازنمایی تجربه سیاست از منظر ذینفعان برای کشف نقاط اصطکاک یا فرصت
– ابزارهای مدلسازی و شبیهسازی
- مدلسازی مبتنی بر عامل[13]: بررسی رفتار عوامل منفرد و دینامیکهای نوظهور
- پویایی سیستم[14]: تحلیل حلقههای بازخورد و تأخیرهای زمانی در سیستمهای پیچیده
- بازیهای جدی و شبیهسازیها: فراهمکردن تجربههای شبهواقعی از نتایج تصمیمات در محیط امن آزمایشگاهی
– ابزارهای خلق و انتقال دانش
- تکنیکهای ایدهپردازی: مانند طوفان فکری، تفکر جانبی، و شش کلاه تفکر
- بصریسازی دادهها[15]: تبدیل دادههای پیچیده به تصاویر قابل درک و الهامبخش برای تصمیمسازی
مثالهای کاربردی از آزمایشگاههای طراحی سیاست و سناریو
برای ملموستر شدن مفهوم آزمایشگاههای طراحی سیاست و سناریو و چگونگی عملکرد آنها در مواجهه با مسائل پیچیده، به سه نمونه واقعی و الهامبخش در حوزههای شهری، سلامت عمومی و اقتصاد دیجیتال میپردازیم:
مثال ۱: کاهش ترافیک شهری در آمستردام، هلند
مسئله: افزایش ترافیک و آلودگی هوا در مرکز شهر.
رویکرد آزمایشگاه:
- تجمیع ذینفعان: شهرداری، شرکتهای حملونقل، فعالان محیطزیست، ساکنان، کسبه، و توسعهدهندگان فناوری.
- بهکارگیری فناوری نرم:
- تفکر سیستمی: تحلیل تعامل بین زیرساختها، رفتار رانندگان، الگوهای سفر، و آلودگی.
- تحلیل سناریو: بررسی آیندههای احتمالی با درنظر گرفتن جمعیت، خودروهای خودران، و تحولات سبک کاری.
- شبیهسازی ترافیک: ارزیابی سیاستهایی نظیر عوارض ترافیکی، توسعه حملونقل عمومی، و گسترش دوچرخهسواری.
- طراحی تفکر: تمرکز بر نیازها و تجربه زیسته شهروندان؛ شناسایی موانع استفاده از دوچرخه.
- کارگاههای تعاملی: شناسایی مکانهای بهینه برای ایستگاههای دوچرخه و مسیرهای حملونقل عمومی با مشارکت ذینفعان.
نتیجه: طراحی یک بسته سیاستی ترکیبی شامل سرمایهگذاری در حملونقل هوشمند، مشوقهای دوچرخهسواری، و توسعه زیرساختها، با هدف بهبود کیفیت هوا و کاهش ترافیک.
مثال ۲: آمادگی برای پاندمیهای آینده – سازمان جهانی بهداشت
مسئله: ضرورت افزایش آمادگی جهانی برای مقابله با پاندمیهای آتی.
رویکرد آزمایشگاه:
- همافزایی تخصصی: گردآوری اپیدمیولوژیستها، اقتصاددانان، سیاستگذاران، جامعهشناسان و مدیران لجستیک.
- فناوری نرم در عمل:
- تحلیل عدمقطعیتهای حیاتی: بررسی نرخ سرایت، ظرفیت واکسیناسیون، سیستمهای سلامت و واکنش اجتماعی.
- سناریوهای جنگی[16]: طراحی سناریوهای پاندمی با ویژگیهای مختلف ویروسی.
- شبیهسازی اپیدمیولوژیک: بررسی پیامدهای اقتصادی، اجتماعی و بهداشتی سیاستهای گوناگون.
- طراحی چارچوبهای پاسخ سریع: تدوین پروتکلهای بینالمللی هماهنگ و تابآور.
نتیجه: تدوین چارچوب آمادگی جهانی شامل زنجیره تأمین پایدار واکسن، پروتکلهای بحران و راهنماهای ارتباطی اثربخش با عموم.
مثال ۳: سیاستگذاری نوآوری در اقتصاد دیجیتال – یک وزارتخانه اقتصادی
مسئله: حمایت از نوآوری و ایجاد اشتغال در اقتصاد دیجیتال در برابر تحولات فناوری.
رویکرد آزمایشگاه:
- ترکیب دیدگاهها: حضور استارتاپها، شرکتهای فناوری، دولت، سرمایهگذاران، دانشگاهها و نهادهای قانونگذار.
- کاربست فناوری نرم:
- نقشهبرداری اکوسیستم: شناسایی نقشآفرینان و روابط بین آنها.
- تحلیل روندهای فناوری: ارزیابی تأثیر فناوریهای نو مانند هوش مصنوعی، بلاکچین و…
- تفکر طراحی با محوریت کارآفرینان: کشف موانع قانونی، سرمایهگذاری و مهارت.
- نمونهسازی سیاستی: طراحی اولیه سیاستهایی همچون معافیت مالیاتی و تسهیل مجوزها.
- شبیهسازی اقتصادی: پیشبینی تأثیرات سیاستها بر اشتغال، بهرهوری و سرمایهگذاری.
نتیجه: تدوین سند راهبردی توسعه اقتصاد دیجیتال شامل بستههای حمایتی، برنامههای آموزشی برای مهارتهای دیجیتال، و تنظیمگری فناوریهای نوظهور.
چالشها و ملاحظات در پیادهسازی آزمایشگاههای طراحی سیاست و سناریو
با وجود مزایای قابلتوجه، راهاندازی و تداوم اثربخش آزمایشگاههای سیاستگذاری با مجموعهای از چالشهای ساختاری، فرهنگی و عملیاتی مواجه است. در ادامه به مهمترین ملاحظات اشاره میشود:
- نیاز به حمایت در سطح عالی مدیریت
موفقیت این آزمایشگاهها بدون تعهد قاطع مدیران ارشد و تصمیمگیران کلیدی امکانپذیر نیست. این حمایت، پیشنیاز تخصیص منابع، رسمیتبخشی به فرآیندهای آزمایشگاهی، و تسهیل تغییرات فرهنگی درون سازمانی است.
- تحول در فرهنگ سازمانی
اکثر سازمانهای دولتی ساختاری سلسلهمراتبی، وظیفهمحور و نسبتاً محافظهکار دارند. آزمایشگاهها اما نیازمند فرهنگی باز، منعطف و پذیرای یادگیری از آزمون و خطا هستند. این گذار فرهنگی نهتنها زمانبر است، بلکه با مقاومتهای نهادی نیز همراه خواهد بود.
- کمبود منابع انسانی با مهارتهای ترکیبی
پیادهسازی این رویکرد مستلزم حضور تیمهای بینرشتهای با تسلط بر حوزههایی چون تفکر سیستمی، مدلسازی، تحلیل داده، تسهیلگری مشارکتی و طراحی تفکر است. تربیت یا جذب چنین نیروهایی بهویژه در بخش عمومی، چالشی جدی به شمار میآید.
- پیچیدگی در مدیریت ذینفعان متنوع
از آنجا که آزمایشگاهها بر مشارکت گسترده تأکید دارند، لازم است منافع و دیدگاههای طیف متنوعی از ذینفعان (با اولویتها و زبانهای متفاوت) بهدقت در نظر گرفته شود. ایجاد فضای گفتگو، تضمین شنیده شدن صداها، و شکلدهی به اجماع، نیازمند مهارت و ظرافت بالاست.
- دشواری در ارزیابی اثربخشی
اثرات آزمایشگاهها اغلب بلندمدت، غیرمستقیم و کیفی هستند (مانند افزایش ظرفیت تحلیل، بهبود روابط بینسازمانی یا ارتقاء شفافیت تصمیمگیری). به همین دلیل، اندازهگیری بازگشت سرمایه و دفاع از سرمایهگذاری در این حوزه ممکن است با دشواری همراه باشد.
- چالشهای مرتبط با داده
دادههای موردنیاز برای مدلسازی و تحلیل، ممکن است ناقص، قدیمی، پراکنده یا محرمانه باشند. نبود زیرساختهای دادهای مناسب و نبود فرهنگ بهاشتراکگذاری داده بین نهادها، میتواند کارایی آزمایشگاه را بهشدت محدود کند.
- خطر تبدیل شدن به ساختاری ایستا
پس از گذر از فاز ابتدایی و هیجانآفرین راهاندازی، ممکن است آزمایشگاهها بهتدریج به واحدی “اداری” و کمتحرک بدل شوند. حفظ روح نوآوری، پویایی، و استمرار بهروزرسانی ابزارها و روشها، نیازمند مکانیزمهای بازخورد مستمر و یادگیری سازمانی است.
راهکارهای عملی برای پیادهسازی موفق آزمایشگاههای طراحی سیاست و سناریو
برای غلبه بر چالشهای موجود و استقرار اثربخش آزمایشگاههای سیاستگذاری، مجموعهای از رویکردهای راهبردی و عملیاتی میتواند به تصمیمگیران و مدیران تحولساز کمک کند. در ادامه به مهمترین این راهکارها اشاره میشود:
- حمایت رهبری و همراهسازی ذینفعان کلیدی
- جلب حمایت فعال و پایدار مدیران ارشد سازمان، نقشی حیاتی در تخصیص منابع، تسهیل همکاریهای درونسازمانی و اعطای مشروعیت به آزمایشگاه ایفا میکند.
- شناسایی و توانمندسازی «قهرمانان تحول[17]» در سطوح مختلف سازمان، به نهادینهسازی فرهنگ آزمایش، یادگیری و نوآوری کمک میکند.
- شروع تدریجی با رویکرد مقیاسپذیر
- با پروژههای کوچک، مشخص و با احتمال موفقیت بالا آغاز کنید تا بتوان از «پیروزیهای زودهنگام[18]» بهعنوان شواهد موفقیت بهره برد.
- تجربههای اولیه، سرمایه اجتماعی لازم را برای توسعه آزمایشگاه و گسترش دامنه فعالیتها فراهم میآورد.
- توسعه ظرفیت داخلی و ایجاد شبکههای دانشی
- آموزش تخصصی تیمهای داخلی در حوزههای فناوری نرم (تفکر سیستمی، طراحی سناریو، تسهیلگری و مدلسازی) باید بهصورت برنامهریزیشده دنبال شود.
- ایجاد ارتباط با دانشگاهها، مراکز پژوهشی، و متخصصان مستقل به غنای فکری و اعتبار علمی آزمایشگاه کمک میکند.
- طراحی فرآیندهای شفاف و منعطف
- تدوین چارچوبهای کاری برای مراحل مختلف (از شناسایی مسئله تا آزمایش و ارزیابی راهحلها) موجب افزایش کارایی و قابلیت تکرار تجربیات میشود.
- در عین حال، انعطافپذیری فرآیندها باید حفظ شود تا پاسخگوی پیچیدگیها و تفاوتهای زمینهای هر پروژه باشد.
- تمرکز بر روایتپردازی و انتقال مؤثر نتایج
- برقراری ارتباط مستمر و هوشمندانه با ذینفعان از طریق گزارشهای جذاب، داستانمحور و قابل فهم، به تداوم حمایت و توسعه آزمایشگاه کمک میکند.
- استفاده از تکنیکهای روایتسازی[19] برای برجستهسازی تأثیرات ملموس آزمایشگاه در حل مسائل واقعی، عامل مهمی در جلب اعتماد است.
- پایبندی به یادگیری مستمر و بهبود تکرارشونده
- آزمایشگاه باید بهعنوان فضای یادگیری سازمانی دیده شود؛ جایی که خطا نه شکست، بلکه فرصتی برای شناخت، نوآوری و اصلاح است.
- نهادینهسازی بازخورد مستمر، مستندسازی درسهای آموختهشده و به اشتراکگذاری دانش، رمز پایداری و بلوغ تدریجی آزمایشگاه خواهد بود.
نتیجهگیری
آزمایشگاههای طراحی سیاست و سناریو، صرفاً ابزارهایی فناورانه یا تکنیکی نیستند؛ بلکه تجسمی از یک شیوه تفکر نوین در حکمرانی هستند — شیوهای که یادگیری، مشارکت و آیندهنگری را در قلب فرآیند سیاستگذاری قرار میدهد. این آزمایشگاهها با ترکیب متدولوژیهای علمی، خلاقیت انسانی و گفتوگوی میانذینفعی، ظرفیت سیاستگذاران را برای مواجهه مؤثر با مسائل پیچیده و غیرخطی ارتقا میبخشند. آنها بستری برای آزمودن آینده، طراحی انعطافپذیر سیاستها، و ارتقای تابآوری سازمانها در برابر عدم قطعیتهای فزاینده فراهم میکنند.
در جهانی که تغییرات سریع، بحرانهای پیدرپی و پیچیدگیهای سیستمی به وضعیت عادی بدل شدهاند، سرمایهگذاری در توسعه این «فناوریهای نرم» دیگر یک انتخاب نیست، بلکه ضرورتی استراتژیک برای دولتها، نهادهای عمومی و حتی بازیگران بخش خصوصی بهشمار میآید. آزمایشگاههای سیاست، فضاهایی هستند برای یادگیری عملی آیندهپژوهی، طراحی مشارکتی، و شکلدهی به سیاستهایی پویا و مبتنی بر شواهد. آنها پلی میان علم، تجربه و تخیل برای ساخت آیندهای بهتر میسازند. با شناخت عمیق چالشها و بهرهگیری هوشمندانه از راهکارهای اجرایی، میتوان این الگوهای نوآورانه را در دل نظام تصمیمگیری نهادینه کرد و گامی جدی بهسوی حکمرانی آیندهنگر، مشارکتی و هوشمند برداشت.
[1] Hard Technologies
[2] Soft Technologies
[3] Design Thinking
[4] Co-creation
[5] Experimentation
[6] Future Prototyping
[7] Serious Games
[8] Stakeholder Mapping
[9] Megatrends
[10] Scenario Matrix
[11] Roadmapping
[12] Storyboarding / User Journey Mapping
[13] Agent-Based Modeling
[14] System Dynamics
[15] Data Visualization
[16] War-Gaming
[17] Change Champions
[18] Quick Wins
[19] Storytelling
جهت دانلود فایل پی دی اف یادداشت اینجا کلیک کنید.
دکتر مهدی حمزه پور
دانشیار گروه علوم تصمیم و سیستمهای پیچیده دانشکده مدیریت دانشگاه امام صادق (ع)
مشاور رئیس و رئیس اندیشکده فناوری نرم دانشگاه امام صادق (ع)
دیدگاهتان را بنویسید